منشا رشدی تئوری ذهن 09146590651 و 09143162621
منشا رشدی تئوری ذهن
آلان لسلی در 1978پیشنهاد نمود که توانایی بالقوه ای افراد عادی در وانمود کردن، منشا رشدی ذهن خوانی است و در افراد مبتلا به اختلالات طیف اتیسم منشا رشدی کور ذهنی به ناتوانی وانمود سازی آنها بر می گردد. در این نظریه ، وانمود کردن اساس تئوری می باشد. بر اساس نظریه لسلی، تنها تفاوت بین این حالات، نگرش ذهنی افراد می باشد و نگرش ذهنی فرد نسبت به عامل نیز باید شناسایی شود تا شخص بتواند بین فکر اینکه که این یک موز است و یا وانمود این یک موز است، تمایز قایل شود. ذهن خوانی اولین بار در سن 18 تا 24 ماهگی ظاهر می شود در این سن بازی نمادین به وجود می آید.
شواهدی وجود دارد که این توانایی منشا رشدی اولیه دارد ماریان سیگمان و همکاران نقص بسیار شدید در توجه مشترک کودکان اتیسم را گزارش نمودند (سیگمان، موندی، اونگرر و شرمان، 1986). توجه مشترک به آن دسته از رفتارهایی گفته می شود که توجه فرد دیگر را جهت دهی و کنترل می نماید و توجه فرد را با فرد دیگر هماهنگ می نماید (برونر، 1983). این رفتار ها شامل نشان دادن اشاره، کنترل نگاه و غیره می باشد که در بیشتر کودکان اتیسم مشاهده نمی شود. رفتار های توجه مشترک در سن 14 ماهگی به خوبی رشد یافته هستند (اسکافی و برونر، 1975؛ بوترورث، 1991) و این نقص در کودکان اتیسم در سنین خیلی پایین مشاهده می شود. مهارتهای ذهن خوانی به طور معمول در کودکان 3 تا 4 ساله ی طبیعی مشاهده می شود. این نقص از دیدگاه رشدی اولین علامت اتیسم نمی باشد چون اتیسم در دومین سال زندگی تشخیص داده می شود (روتر، 1978).
نقص توجه مشترک به نقص در درک نقطه ی دید شخص دیگر گفته می شود (سگمان و همکاران، 1986). برسرتون، مک نیو و بیگلی_ اسمیت در 1981 پیشنهاد نمودند که توجه مشترک عینیت تئوری ذهن یا یک آگاهی ذهنی عینی می باشد. بارون کوهن و همکاران در 1989 و 1991 ادعا نمودند که نقص توجه مشترک و ذهن خوانی در مبتلایان به اتیسم هم رویداد نیستند بلکه توجه مشترک پیش زمینه ی رشد توجه مشترک می باشد. بارون کوهن در 1989 مطالعه ی را انجام داد که در آن کودکان اتیسم زیر 5 سال در برابر درخواست اشاره انجام می دادند اما در انواع دیگر اشارات (نشان دادن علایق مشترک، اشارات اخباری) نقص نشان می دادند. این تفاوت به این صورت توضیح داده می شود که شکل اخباری اشاره شاخص توجه کودک به وضعیت ذهنی شخص دیگر می باشد که در این مطالعه هدف توجه و یا علاقه ی ذهنی فرد بود. مطالعات آزمایشگاهی اخیر کمبود کنترل نگاه خود به خودی را گزارش نموده است (لیکام، بارون کوهن، بروون، پرت و میلدرس، 2000؛ فلیپس، بارون کوهن و روتر، 1992؛ فیلیپس، گومز، بارون کوهن، ریویره و لا، 1995). نقص توجه مشترکی که در اتیسم مشاهده می شود و نقش شیار تمپورال فوقانی میمونها در کنترل جهت نگاه (پررت و همکاران، 1985) این ایده را به ذهن متبادر می کند که شیار تمپورال فوقانی در رشد ذهن خوانی تاثیر دارد (بارون کوهن، 1994؛ بارون کوهن، 1995؛ بارون کوهن و رینگ، 1994). بروثرس در 1990 با مرور شواهد به این نتیجه رسید که آمیگدال در بیان چهره ای و نگاه خیره نقش دارد.
شواهد زیادی وجود دارد که نقص تئوری ذهن کودکان اتیسم را ثابت می نماید ولی این نقص تنها نقص شناختی موجود در کودکان اتیسم نمی باشد این تئوری ناهنجاری های اجتماعی، ارتباطی و تخیلی[1] را توجیه می نماید
دکتر جعفر معصومی
دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه
تهران
راههای
تماس 09146590651 و
09143162621
http://www.گفتاردرمانی.comگفتاردرمانی آذربایجان گفتاردرمانی تبریز
تلگرام: گفتاردرمانی در آذربایجان و تبریز اینیستاگرام: گفتاردرمانی تبریز در آذربایجان
توییتر: گفتاردرمانی تبریز