گفتاردرمانی تبریز

درمان تاخیر رشدی، اختلالات تلفظی، اتیسم/ اوتیسم، لکنت، کم توانی ذهنی، اختلال خواندن و نوشتن، اختلال جویدن و بلع، کم شنوایی، آفازی،فلج مغزی، شکاف لب و کام

گفتاردرمانی تبریز

درمان تاخیر رشدی، اختلالات تلفظی، اتیسم/ اوتیسم، لکنت، کم توانی ذهنی، اختلال خواندن و نوشتن، اختلال جویدن و بلع، کم شنوایی، آفازی،فلج مغزی، شکاف لب و کام

گفتاردرمانی تبریز

ارایه خدمات ذیل در مرکز جامع گفتاردرمانی تبریز :

1- ارزیابی درمان و توانبخشی کمبود توجه و تمرکز و بیش فعالی (اختلالات توجه و تمرکز)
2- ارزیابی درمان و توانبخشی اتیسم (اوتیسم)
3- ارزیابی درمان و توانبخشی کم شنوایی و ناشنوایی
4- ارزیابی درمان و توانبخشی در پردازش حسی و پردازش حس شنیداری
5- ارزیابی درمان و توانبخشی تاخیر در رشد گفتار و زبان
6- ارزیابی درمان و توانبخشی کم توانی ذهنی و ناتوانی ذهنی
7- ارزیابی درمان و توانبخشی اختلالات و مشکلات یادگیری
8- ارزیابی درمان و توانبخشی اختلالات و مشکلات خواندن و نوشتن
9_-ارزیابی درمان و توانبخشی اختلالات تولید صداها و تلفظ
10- ارزیابی درمان و توانبخشی فلج مغزی و سی پی
11- ارزیابی درمان و توانبخشی مشکلات و اختلالات ناشی از آسیبهای مغزی و سکته
12- ارزیابی درمان و توانبخشی اختلالات ارتباط اجتماعی (اتیسم، آسپرگر و .......)
13- ارزیابی درمان و توانبخشی شکاف لب وکام
14- ارزیابی درمان و توانبخشی ناروانی گفتار (لکنت، کلاترینگ و ....)
15- ارزیابی درمان و توانبخشی اختلالات جویدن و بلع
16- ارزیابی درمان و توانبخشی مشکلات تغذیه ای
17- ارزیابی درمان و توانبخشی مشکلات حنجره ای وصدا
18- ارزیابی درمان و توانبخشی اختلالات ارتباطی، گفتار و زبان سالمندی

بایگانی
نویسندگان

۱۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «آسیب شناختی خفیف» ثبت شده است

 

علاوه برآزمونهای رسمی نامیدن در مواجهه و روانی کلامی آزمونهای استاندارد دیگری نیز وجود دارند که عملکرد بیماران مبتلا به آسیب شناختی خفیف را ارزیابی می­نمایند. در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می­گردد.

آزمون هرمها و درخت­های نخل[1] (هووارد و پاترسون[2]، 1992):

این آزمون دسترسی معنایی از طریق کلمات و تصاویر را مورد ارزیابی قرار می­دهد. تعدادی از مطالعات با استفاده از این آزمون عملکرد بیماران مبتلا به آسیب شناختی خفیف را مورد ارزیابی قرار داده­اند. نلسون[3] (2003) متوجه شدند که عملکرد بیماران مبتلا به آلزایمر در نسخه تصویری این آزمون بدتر از نسخه دیگر می­باشد ولی تفاوتی بین گروه کنترل و بیماران دارای آسیب شناختی خفیف پیدا نکردند. در مقابل دوداس و همکاران[4] در سال 2005 گزارش دادند که بیماران آلزایمر و آسیب شناختی خفیف در نسخه­ی تصویری کاهش عملکرد را نشان می­دهند.

آزمون بازیابی معنایی اشیا[5] (کرائوت وهمکاران[6]، 2002):

این آزمون ارتباطات معنایی به وسیله تعیین ارتباط دو شی با یکدیگر مورد ارزیابی قرار می­دهد(مثلا بیابان[7] و کوهان[8] از طریق شتر[9] باهم مرتبط می­شوند.). این محققان گزارش نموده­اند که بیماران دارای آسیب شناختی خفیف را می­توانیم براساس این آزمون به زیرگروههایی تقسیم بندی نماییم. عملکرد این بیماران در این آزمون با عملکرد این بیماران در آزمون نامیدن بوستون مرتبط می­باشد. در بیماران مبتلا به آسیب شناختی خفیف زیرگروه آسیب دیدگان معنایی، عملکرد این گروه از بیماران با کاهش عملکرد آنها در آزمونهای مربوط به عملکرد لوب فرونتال مرتبط است (کرائوت و همکاران،2007). این آزمون ارزش تشخیصی و پیش آگهی دارد (ونسا تیلر و ناتالی فیلیپس، 2008).

 

[1] - The Pyramids and Palm Trees Test

[2] - Howard & Patterson, 1992

[3] - nelson

[4] - Dudas et al. (2005)

[5] - The Semantic Object Retrieval Test

[6] - Kraut et al., 2002

[7] -“desert”

[8] - “humps”

[9] - “camel”

 

09146590651

دکتر جعفر معصومی            دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
Tabslp.com

https://telegram.me/jafarmasumi

https://www.instagram.com/goftardarmani_tabriz/

  https://twitter.com/masumislp

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۳ مرداد ۹۷ ، ۱۰:۴۶

آسیب شناختی خفیف[1]:

آسیب شناختی خفیف به عنوان یک برچسب تشخیصی:

برای بیماران مبتلا به آسیب شناختی خفیف اصطلاحات متنوعی به­کار برده می­شود که اصطلاح آسیب شناختی خفیف به­صورت بسیار وسیعی استفاده می­شود. پترسون و همکاران در سالهای 1995 و 1999 بر اساس معیارهای زیر آنرا تعریف نموده­اند

1-    شکایت ضمنی ار مشکل حافظه که مصاحبه نیز آنرا تایید می­نماید.

2-    علامتی بسیار آشکار از اختلال حافظه

3-    مهارتهای شناختی عمومی سالم هستند.

4-    فعالیت های زندگی روزمره سالم هستند.

5-     بیمار علایم دمانس ندارد و به دمانس مبتلا نیست.

ADNI [2] به صورت کاربردی، عملیاتی [3] وکیلینیکی علایم فوق را به صورت زیر برای تشخیص آسانتر این بیماری مشخص نموده است.

1-    شکایت ضمنی از حافظه که با مصاحبه تایید می­شود.

2-    SD1.5- و یا بیشتر از آن با تاخیر 20 دقیقه در به یادآوری داستان A (برای این کار از مقیاس حافظه وکسلر بخش حافظه منطقی گرفته می­شود).

3-    ادراک عمومی فرد طبیعی است و در آزمون MMSE   نمره 24- 30 را به­دست می­آورد.

4-    فعالیت زندگی روزمره[4] سالم است و درآزمون CDR   ایندکس 0.5 نمره به­دست می­آید (موریس، 1993).

5-    تشخیص قطعی عدم وجود دمانس باید وجود داشته باشد.

آسیب شناختی خفیف دو گروه سالمندی وجود دارد که عبارتند از:

1-    سالمندان سالمی که سطح فعالیت شناختی آنها پایین است.

2-    سالمندان مبتلا به دمانس که سطح فعالیت شناختی بالایی دارند.

این دو گروه سالمندی به شکل کاملا درستی از هم دیگر تشخیص داده نمی شوند. بنابراین سالمندانی که تشخیص آسیب شناختی خفیف را دریافت می­کنند یا به گروه سالمندان سالم و یا به گروه سالمندان مبتلا به دمانس تعلق دارند. این یافته ها نشان می­دهند که آسیب شناختی خفیف یک شکل ثابت و گروه همگنی نیست و یا حداقل درمانگران بالینی این دو گروه را نمی­توانند از همدیگر تمایز دهند. آسیب شناختی خفیف به این دلیل به کاربرده می­شود که درمانگر نمی­تواند بیمار را دقیقا در یک گروه خاص قرار دهد و به ایتن حقیقت اشاره دارد که دمانس یک بیماری پیشرونده است و همچنین حاکی از این است که تحقیقات در حیطه آسیب شناختی خفیف اندک است و نتیجه عمومی این تحقیقات می تواند حاکی از تغییر

بیمار به اختلال دمانس، باقی ماندن در مرحله آسیب شناختی خفیف و یا بازگشت به گروه سالمندان سالم است.

پترسون و همکاران تخریب متوسطی را در هیپوکامپ بیماران مبتلا به آسیب شناختی خفیف مشاهده نمودند که این وضعیت در سالمندان سالم و مبتلا به آلزایمر مشاهده نشد (جاک و امکداشلاری، 1999).

تشخیص زود هنگام در بیماری دمانس مفهومی است که هر لحظه در حال تغییر است. آسیب شناختی خفیف مفهومی مانند مفهوم پری­دمانس دارد. در DSM-V این مفهوم به آسیب عصب شناختی کوچک تغییر یافته است. معیار های تعین آسیب عصبی شناختی کوچک در DSM-V مانند معیارهای آسیب شناختی خفیف است و تنها تفاوتی که وجود دارد این است که در DSM-V دیگر به عنوان آسیب شناختی خفیف شناخته نمی­شود. هر اسمی که به این اختلال داده می­شود مهم نیست آنچه که مهم است این است که این معیارهای تشخیصی به شکل وسیعی شناخته شده و مورد قبول واقع شده است. این تشخیص در DSM-V به عنوان شرط پری­دمانس پذیرفته می­شود که می­تواند برای تحقیقات و فعالیتهای کیلینکی مفید بوده و منافعی داشته باشد. معمولا احتمال اینکه آسیب شناختی خفیف به دمانس تبدیل شود بسیار زیاد است. سالمندان مبتلا به آسیب شناختی خفیف به سه گروه تقسیم می­شوند که شامل بیماران در حال تبدیل به دمانس، بیمارانی که تغییر پیدا نمی­کنند و سالمندان گروه سالم که عملکرد شناختی آنها به شکل ثابت و تغییر ناپذیری در سطوح پایین قرار دارند. اینکه هر فردی به کدام گروه آسیب شناختی خفیف تعلق داشته باشند به معیارهای زیر وابسته هستند.

1-    معیارهای انتخاب (گروه کیلینیکی در مقابل گروه سالم)

2-    ماهییت شکایت از حافظه (برانگیخته یا خودانگیخته)

3-    بیماران با کدام آزمون مورد ارزیابی قرار می­گیرند (داست

ان در مقابل یادگیری لیست و یا یک گزینه­ای و یا چند گزینه­ای).

4-    نوع و تفسیر مقیاسهای در حیطه­های غیر از حافظه نیز در این تقسیم بندی بسیار موثر می­باشد.

بنابراین فاکتورهای موثر بالا را باید در تفسیر وشرح یافتها در تحقیقات و مطالعات پری­دمانس در نظر بگیریم.

09143162621                       09146590651
دکتر جعفر معصومی            دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
www.گفتاردرمانی.com
 www.goftardarmaniazarbaijan.com
www.goftardarmanitabriz.com

https://telegram.me/jafarmasumi

https://www.instagram.com/goftardarmani_tabriz/

  https://twitter.com/masumislp




[1] - Mild cognitive impairment

[2] -Alzheimer’s disease neuroimaging Initiative 

[3] -operative form

[4] - ADL (activity daily living)

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۹۶ ، ۱۱:۳۸

قدرت بیداری محرک

محرکها از نظر ظرفیت بر انگیختن توجه و علاقه ،انتقال ( یادآوری ) ارتباطات و گرفتن پاسخ با یکدیگر متفاوتند و یا می توان گفت قدرت فعال کردن یا تحریک کردن آنها با هم فرق دارد جنبه های مختلفی از این ظرفیت تحریکی را ابتدا با توجه به ورودی شنیداری و سپس با در نظر گرفتن ورودی بینایی مورد بحث قرار خواهیم داد.


دکتر جعفر معصومی     

دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
راههای تماس 09146590651 و 09143162621

http://www.گفتاردرمانی.com                  گفتاردرمانی آذربایجان               گفتاردرمانی تبریز         

تلگرام: گفتاردرمانی در آذربایجان و تبریز          اینیستاگرام: گفتاردرمانی تبریز در آذربایجان

توییتر: گفتاردرمانی تبریز

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۳:۳۱

خانم شول و همکارانش (1964) می گویند :

ما آفازی را در درجه اول به عنوان مانعی در روند زبان که ناشی از آسیب مغزی است در نظر می گیریم مدارک مشابه بدست آمده از تحقیقات دیگر نیز نشان می دهند که تحریک حسی مکرر برای سازمان بندی ذخیره و بازیافت الگوها در مغز ضروری است ( عجیب بود اگر این سیستم بر اساس اصول دیگری عمل می کرد )به نظر می رسد تحریک حسی تنها روشی باشد که ما می توانیم برای پیچیده کردن وقایع در مغز انجام دهیم این شواهد نشان می دهند که تحریک شنیداری در کنترل روند زبان مسئله ای قطعی است ولی از آنجائیکه باز خورد ( فیدبک ) بیش از یک جنبه حسی ممکن است در رفتار نقشی تعیین کننده داشته باشد دلیلی وجود ندارد که تنها به استفاده از یک حس اکتفا کنیم پس اولین اصل درمانی آفازی این است که باید از تحریک شنیداری فشرده استفاده شود گر چه مسیر شنیداری تنها مسیر تحریک کننده بیمار نیست برای بیمار آفازیک تحریک بینایی و شنیداری توام در رسیدن به سطوح پیشرفته عملکرد زبانی بسیار موثر است این شیوه باید استمرار یابد تا بیمار پاسخگوی هر یک از این جنبه ها ( بینایی شنیداری ) به تنهایی باشد مهارتهای بیمار در صورتی عملکردی می شوند که این شیوه مورد پیگیری قرار گیرد دومین اصل درمانی کفایت تحریک است ما باید از وارد شدن تحریک به مغز بیمار مطمئن شویم این معمای قضیه است یعنی واکنش نسبت به محرک می تواند ملاکی برای تحریک مغز باشد .


دکتر جعفر معصومی     

دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
راههای تماس 09146590651 و 09143162621

http://www.گفتاردرمانی.com                         گفتاردرمانی آذربایجان               گفتاردرمانی تبریز         

تلگرام: گفتاردرمانی در آذربایجان و تبریز          اینیستاگرام: گفتاردرمانی تبریز در آذربایجان

توییتر: گفتاردرمانی تبریز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۳:۱۸

گاردنر نشان داد که اشیای واقعی نسبت به اشیای مجازی اولویت دادند زیرا آنها ارتباطات بین چندین مدالیته را بر می انگیزند در حالی که آیتم های تصویری فقط محدود به ارتباطات بینایی هستند

نیکلس وها وارد نیز به این نتیجه رسیدند که تحریکات بینایی همراه با نشانه های شنیداری حسی و لینستزی و بویایی نسبت به تحریکات بینایی صرف اولویت دارند چون آنها ارتباطات بیشتری را تحریک می کنند

اطلاعات بدست آمده نشان می دهند که اکثر بیماران آفازیک در جنبه های درک وبیان درجاتی از بهبودی خود بخودی را از خود نشان می دهند . سوال این است که درمان چگونه این تسریع و شتاب در روند بهبودی را امکان پذیر می سازد ؟

مدارک زیادی نشان می دهند که بیمار آفازیک، لغات، قواعد کنار هم گذاشتن لغات برای ساخت جمله و واحدهای اطلاعاتی دیگر مربوط به زبان را از دست نداده است در طی درمان ، باتحریک بیمار توسط تعداد محدودی از عناوین معنایی و اشکال گرامری ، تعمیم اتفاق می افتد ، یعنی لغات و ساختارهایی که درمان بر روی آنها متمرکز نبوده است مانند لغات و جملاتی که در درمان مورد تمرین قرار گرفته اند، به سطح عملکردی خودشان بر می گردند همانطور که پیشرفتهایی در جنبه های متمرکز در برنامه درمانی دیده می شود ، پیشرفتهای مشابهی نیز در جنبه های دیگر به وقوع می پیوندد. در یک بیمار دو زبانه تمرکز درمان بر روی یک زبان منجر به پیشرفتهایی در زبان دوم ( که هیچ درمانی بر روی آن اعمال نشده است ) نیز خواهد شد این مسئله نشان دهنده این است که آسیب مغزی سبب از بین رفتن زبان در بیمار نشده بلکه مانع از عملکرد موثر آن می باشد همانطور که شول و همکارانش گفته اند مدارک بالینی آفازی نشان می دهد که سیستم ذخیره زبانی بیمار حداقل به طور نسبی دست نخورده باقی مانده است، ولی  باید توجه داشت سالم بودن این سیستم شرط کافی برای انجام رفتارهای انتخابی و شناختی پیچیده نیست بنابراین لازم است درمان با هدف فعال کردن عملکرد مغز بیمار تحریکاتی را پایه ریزی نماید .


دکتر جعفر معصومی     

دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
راههای تماس 09146590651 و 09143162621

    http://www.گفتاردرمانی.com                  گفتاردرمانی آذربایجان               گفتاردرمانی تبریز         

تلگرام: گفتاردرمانی در آذربایجان و تبریز          اینیستاگرام: گفتاردرمانی تبریز در آذربایجان

توییتر: گفتاردرمانی تبریز

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۶ مهر ۹۶ ، ۱۳:۱۰