روانی کلامی:
آزمونهای روانی کلامی یکی از پرکاربردترین آزمونها در سنجش عملکرد شناختی در بیماران مبتلا به دمانس می باشد. توانایی فرد در بازیابی و تولید کلمات با این تکالیف مورد ارزیابی قرار میگیرد. فرد باید در یک مدت زمان خاصی به یک معیار تعریف شدهای برسد. در روانی واجی فرد باید بتواند برای واج خاصی هر چندتا کلمه که با آن حرف خاص شروع می شود را تولید نماید (در انگلیسی بیشتر از واجهای اف، ای،اس استفاده می شود). در روانی طبقه ای فرد باید بتواند هرچندتا کلمه را که در یک گروه هستند را نام ببرد (مانند طبقه حیوانات). هر دو نوع روانی کلامی بطور معناداری از فرایندهای اجرایی استفاده می نماید، فرد باید بتواند بازیابی کلامی را سازمانبندی نموده و بازیابی را انجام دهد، پاسخ را آغاز نماید، پاسخها را بازبینی نماید و پاسخهای ناردست را بازداری نماید (هنری و همکاران[1]، 2004). این دو فعالیت و تکلیف از لحاظ استراتژی جستجو باهم دیگر متفاوت هستند. استراتژی جستجوی به کار رفته در روانی واجی نمادهای واژگانی[2] هستند ولی در روانی طبقهای استراتژی جستجو بر روابط معنایی استوار است و این به معنای آن است که باید روابط معنایی واژگان بی عیب باشد تا فرد با موفقیت این تکلیف را انجام بدهد (روهرر،سالمون، ویکستید و پائولسن[3]، 1999).
آسیبهای روانی کلامی مخصوصا روانی طبقهای به خوبی در بیماران آلزایمری ثبت شده است. مطالعه متا آنالیز 153 مطالعه با 15990 بیمار آلزایمری که روانی طبقه ای و واجی را مورد مطالعه قرار دادهاند نشان داد که عملکرد بیماران آلزایمری در هر دو تکلیف نسبت به گروه کنترل سالم آسیب دیده است، تاثیر در روانی طبقه ای نسبت به روانی واجی بیشتر می باشد. روانی طبقه ای نسبت به روانی واجی با ضریب هوش کلامی ارتباط بیشتری دارد. عملکرد افراد در آزمون نامیدن بوستون[4] با روانی کلامی واجی و طبقهای ارتباط دارد ولی این ارتباط در روانی طبقهای بیشتر از روانی واجی میباشد (هنری و همکاران، 2004). به نظر میرسد که نقایص ویژه، در روانی طبقهای به علت پسرفت در دانش معناشناختی است که خود را در آزمونهای روانی طبقهای نشان میدهد ولی در روانی واجی این وابستگی به حافظه معناشناختی کمتر میباشد. نقص عملکردی بیشتری در آزمون نامیدن بوستون نسبت به آزمون روانی واجی دیده میشود و این در حالی است که ناتوانی مشاهده شده در آزمون روانی طبقهای بیشتر از ناتوانی مشاهده شده در آزمون نامیدن بوستون می باشد. چون نیازهای بازیابی در دو تکلیف روانی کلامی باهم یکسان است و در آزمون نامیدن بوستون هم به دانش معناشناسی نیاز داریم، بنابرابن مشکلات بازیابی نمیتواند زیر بنای نقص در روانی طبقهای باشد (تیلر و فیلیپس[5]، 2008).
[1] - Henry et al., 2004
[2] - lexical representations
[3] - Rohrer, Salmon, Wixted, & Paulsen, 1999
[4] - the Boston Naming Test (BNT)
[5] - Taler, V. and N. A. Phillips
09146590651
دکتر جعفر معصومی دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
Tabslp.com
https://telegram.me/jafarmasumi