رویکرد شناختی:
در رویکرد شناختی ایده اصلی ان است که استفاده از زبان بر پایی تفکر است و فرایند درمانی به جای انکه بر اساس برونداد کلامی باشد بهتر است بر پایی مفاهیمی باشد که بوسیله ی زبان کد گذاری شده اند به عبارت دیگر به جای اینکه روی توسعه ساختارهای زبانی کار کنند، گفتگوی درونی داشته باشند ، روابط علت و معلولی را درک کنند و........... (تامپسون و هیکسون، 1984).
پیاژه گفتار کودک را در سه مرحله طبقه بندی می کند که عبارتند از:
1- تکرار صداها وهجاها:
کودک صداهایی را با خود تکرار می کند. تکرار این صدا ها مفهوم خاصی را ندارد و ارتباط اجتماعی نیز مدنظرش نمی باشد.
2- کودک با خود صحبت می کند.
در این مرحله تصور می شود که کودک با خود فکر می کند و در واقع این سخن گفتن، بیان تفکر توسط خود کودک می باشد.
3- ممکن است شخص دیگر موجب سخن گفتن کودک شود ولی کودک بدون داشتن ادراکی از سخن آن شخص، شروع به سخن گفتن با خود می کند.
دیدگاه ویگوتسکی در مورد زبان و تفکر:
به نظر او زبان وتفکر دارای ریشه های جداگانه ای است ولی گاهی باهم ترکیب شده و عمل می نماید.در این نظریه، زبان وسیله ای برای هدایت اعمال است و راهی است که کودک با استفاده از آن طرحهای آینده ی خود را بیان می کند و ادعا می کند که همراه با رشد کودک زبان هم به عنوان انگیزه ای برای بیان افکار او رشد می کند و واژگان مودک رشد یافته و نیازی نیست که منتظر پیشرفت شناختی او باشیم09143162621 09146590651دکتر جعفر معصومی دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
گفتاردرمانی.com
goftardarmaniazarbaijan.com
goftardarmanitabriz.com
tabrizslp.blog.ir