اجتناب از بار زیاد اطلاعاتی
به نظر می رسد میزان اطلاعاتی که در یک زمان به بیماران ارائه می شود بر روی عملکرد درکی آنان تاثیر بسیاری داشته باشد بعضی از بررسیهای انجام شده این حقیقت را تایید می کنند که افزایش طول محرکها عملکرد بیماران آفازیک را به طور فزاینده ای دچار اشکال می سازند بعضی از مطالعاتی که در این بخش در زمینه پیچیدگی نحوی و معنایی محرکها ی ذکر شد نشان دهنده بار زیاد اطلاعاتی نیز می باشند چووان و کانتر 1971 در تحقیقی پیرامون این مسئله ( افزایش طول محرکها ) به این نتیجه رسیدند که طول جمله دارای تاثیری منفی بر عملکرد بیماران آفازیک می باشد گر چه این تاثیر نسبت به پیچیدگی نحوی کمتر است .
علاوه بر این مطالعات که پردازش جملاتی با طول فزاینده ( طول آنها به تدریج افزایش می یافت ) را مورد بررسی قرار داد مطالعات دیگری نیز در زمینه پردازش عناوین چندگانه متوالی انجام گرفت اسوینی و تیلور 1971 در یک بررسی در همین زمینه به این نتیجه رسیدند که عملکرد حافظه بیماران آفازیک کندتر از افراد عادی است و از نظر کمی ( تعداد عناوینی که در حافظه آنان جای می گیرد ) نیز با افراد دیگر متفاوتند محققین دیگر نیز به این نتیجه رسیدند که زمان عمل یعنی سرعتی که در آن اطلاعات در حافظه کوتاه مدت ثبت می شود در بیماران آفازیک کمتر از افراد عادی است .
حال این سوال مطرح می شود که آیا بیماران آفازیک دارای نقص در ظرفیت حافظه کوتاه مدت شنیداری کلامی هستند یا نقص آنها در حفظ توالی عناوین ارائه شده به آنهاست یا هر دو ؟ در بررسی که توسط آلبرت 1976 در این زمینه انجام گرفت مشخص شد هر دو نوع مشکل در بیماران آفازیک وجود دارد آلبرت می گوید : وقتی بار اطلاعاتی کم است حذف ( نقص در ظرفیت ) به عنوان مشکل اصلی حافظه بیماران آفازیک خودنمایی می کند و در هنگام بار زیاد اطلاعاتی اشکال حافظه در توالی ( ردیف ) صحیح به عنوان یک عامل مهم خود را نشان می دهد.
فیلبی و همکارانش تاثیر طول واژه (8و6و4 حرفی ) بسامد آن و تشابه بین واژگان ( بر اساس تعداد حروفی که واژگان بطور معمول داشتند ) را در 10 بیمار آفازیک و 10 فرد بهنجار مورد مطالعه قرار دادند نتیجه این بررسی نشان داد که علیرغم شدید بودن اختلال بعضی از بیماران دو گروه از نظر تعداد خطاها با هم فرقی ندارند گر چه از نظر تاخیر در زمان پاسخ تفاوت زیادی بین دو گروه وجود داشت بیماران آفازیک به زمان بیشتری برای پاسخ نیاز داشتند هر چه واژه افزایش می یافت مدت زمان لازم برای پاسخ نیز بیشتر می شد .
یک گروه از بیماران آفازیک که توسط اسکلی و رالنیک و هوپز 1969 مورد مصاحبه قرار گرفتند در مورد طول جملات گفتار دیگران نظراتی بیان کرده اند آنها گفته اند : ( اگر شما جمله طولانی بگویید من ابتدای آن را فراموش می کنم ) یا ( من آن مرد جوان را دوست دارم او بادهوش است افراد با هوش هر چیزی را در جملات کوتاه می گویند من می توانم آنها را درک کنم ) همچنین بیماران اسکلی 1975 از دیگران می خواستند سوالات خیلی زیاد را یکباره مطرح نکنند .
به طور خلاصه ما باید تعداد واحدهای
اطلاعاتی که به بیماران آفازیک ارائه می دهیم را بوسیله کنترل طول جمله طول کلمه و
کاهش تعداد واحدهایی که در یک توالی مطرح می کنیم محدود نماییم به عبارت دیگر بار
زیاد اطلاعاتی را حذف کنیم
09143162621
09146590651 https://telegram.me/jafarmasumi
دکتر جعفر
معصومی دکترای
تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
www.گفتاردرمانی.com
www.goftardarmaniazarbaijan.com
www.goftardarmanitabriz.com