گاردنر نشان داد که اشیای واقعی نسبت به اشیای مجازی اولویت دادند زیرا آنها ارتباطات بین چندین مدالیته را بر می انگیزند در حالی که آیتم های تصویری فقط محدود به ارتباطات بینایی هستند
نیکلس وها وارد نیز به این نتیجه رسیدند که تحریکات بینایی همراه با نشانه های شنیداری حسی و لینستزی و بویایی نسبت به تحریکات بینایی صرف اولویت دارند چون آنها ارتباطات بیشتری را تحریک می کنند
اطلاعات بدست آمده نشان می دهند که اکثر بیماران آفازیک در جنبه های درک وبیان درجاتی از بهبودی خود بخودی را از خود نشان می دهند . سوال این است که درمان چگونه این تسریع و شتاب در روند بهبودی را امکان پذیر می سازد ؟
مدارک زیادی نشان می دهند که بیمار آفازیک، لغات، قواعد کنار هم گذاشتن لغات برای ساخت جمله و واحدهای اطلاعاتی دیگر مربوط به زبان را از دست نداده است در طی درمان ، باتحریک بیمار توسط تعداد محدودی از عناوین معنایی و اشکال گرامری ، تعمیم اتفاق می افتد ، یعنی لغات و ساختارهایی که درمان بر روی آنها متمرکز نبوده است مانند لغات و جملاتی که در درمان مورد تمرین قرار گرفته اند، به سطح عملکردی خودشان بر می گردند همانطور که پیشرفتهایی در جنبه های متمرکز در برنامه درمانی دیده می شود ، پیشرفتهای مشابهی نیز در جنبه های دیگر به وقوع می پیوندد. در یک بیمار دو زبانه تمرکز درمان بر روی یک زبان منجر به پیشرفتهایی در زبان دوم ( که هیچ درمانی بر روی آن اعمال نشده است ) نیز خواهد شد این مسئله نشان دهنده این است که آسیب مغزی سبب از بین رفتن زبان در بیمار نشده بلکه مانع از عملکرد موثر آن می باشد همانطور که شول و همکارانش گفته اند مدارک بالینی آفازی نشان می دهد که سیستم ذخیره زبانی بیمار حداقل به طور نسبی دست نخورده باقی مانده است، ولی باید توجه داشت سالم بودن این سیستم شرط کافی برای انجام رفتارهای انتخابی و شناختی پیچیده نیست بنابراین لازم است درمان با هدف فعال کردن عملکرد مغز بیمار تحریکاتی را پایه ریزی نماید .
دکتر جعفر معصومی
دکترای تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه
تهران
راههای
تماس 09146590651 و
09143162621
http://www.گفتاردرمانی.com گفتاردرمانی آذربایجان گفتاردرمانی تبریز
تلگرام: گفتاردرمانی در آذربایجان و تبریز اینیستاگرام: گفتاردرمانی تبریز در آذربایجان
توییتر: گفتاردرمانی تبریز