رویکردهای مهم زبان درمانی در اختلالات زبانی:
مطابق نظریات زبان آموزی کودک، چهار رویکرد عمدهی زبان درمانی برای افراد دارای اختلالات زبانی وجود دارد که شامل: رویکرد شناختی، رویکرد کاربردی، رویکرد زبانی و رویکرد شرطی سازی است.
رویکرد شناختی:
در رویکرد شناختی ایده اصلی آن است که استفاده از زبان بر پایه تفکر است و فرآیند درمانی به جای آنکه براساس برونداد کلامی باشد بهتر است بر پایه مفاهیمی باشد که به وسیله زبان کد گذاری شدهاند به عبارت دیگر به جای اینکه روی توسعه ساختارهای زبانی کار کنند، متخصصین به کودک آموزش میدهند تا چگونه توجه انتخابی داشته باشند، طبقه بندی کنند، اتفاقات آینده را تصویر سازی کنند، گفتگوی درونی داشته باشند، روابط علت و معلولی رادرک کنند و ... (تامپسون، و هیکسون 1984).
مراحل گفتار کودک از دیدگاه پیاژه:
پیاژه گفتار کودک را به سه مرحله طبقه بندی میکند:
تکرار صداها و هجاها که کودک صداهایی را با خود تکرار میکند ولی تکرار این صداها نه مفهوم خاصی را در بر دارد و نه نوعی ارتباط اجتماعی مورد نظر است.
کودک با خود صحبت میکند و این طور تصور میشود که به نوعی با خود فکر میکند در واقع این سخن گفتن، بیان تفکر توسط کودک است.
ممکن است شخص دیگر موجب سخن گفتن کودک شود ولی کودک بدون داشتن ادراکی از سخن آن شخص، شروع به سخن گفتن با خود میکند.
دیدگاه ویگوتسکی در مورد زبان وتفکر:
وی معتقد است که زبان و تفکر دارای ریشههای جداگانهای هستند ولی گاهی با هم ترکیب شده و عمل میکنند. در نظر ویگوتسکی، زبان وسیلهای برای هدابت اعمال است و طریقی است که کودکان با استفاده از آن طرحهاهی آیندهی خود را بیان میکنند بنابراین چنین نتیجه گیری میکند که همراه با رشد کودک زبان هم به عنوان انگیزهای برای بیان افکار او رشد میکند همچنین واژگان کودک گسترش یافته و نیازی نیست که منتظر پیشرفت شناختی او باشیم رویکرد کاربردی:
در این رویکرد در جلسات درمانی بر روی ارتباطات واقعی و عملی تاکید میشود و درمانگران در موقعیتهای عملی و کاربردی جهت افزایش و تسهیل ارتباط به کودک کمک میکنند.
خلق موقعیت ارتباطی بین افراد، ادامه دادن راهنمائیها به کودک با در نظر گرفتن علاقههای او در تمرین در محیط واقعی کودک از ضروریات جلسات درمانی در این رویکرد است.
نقش والدین در کسب زبان کودکان از دیدگاه برونر و کوک:
برونر معقتد است والدین نقش فعالی در یادگیری زبان داشته و بچهها میتوانند آنها را بفهمند در واقع با حساسیت خاصی به کودکانشان کمک میکنند.
کوک نیز معتقد است کنش متقابل بین کودک و والدینش به عنوان نکتهی اصلی اکتساب زبان در نظر گرفته میشود.
موارد موثر بر یادگیری زبان از دیدگاه کاربردی:
طرفداران این نظریه سه جنبه را در یادگیری موثر میدانند 1- احتیاجات درونی شخص 2- روشهای مورد استفاده بزرگسالان ( از قبیل کوتاه کردن جملات، به کار بردن جملات آسان تر برای درک کودک) 3- تاثیر انواع مختلف دادهها بر روی تکامل کودک.
رویکرد شرطی سازی عامل (روند تغییر رفتار):
از آنجایی که در این رویکرد مستقیما روی یاد گیرنده، مداخله آموزشی و درمانی انجام میگیرد به رویکرد آموزش مستقیم نیز موسوم میباشد.
Shaping یا شکل دهی در رویکرد شرطی سازی:
گاهی اوقات ممکن است یک مفهوم به علت پیچیدگی، در مفاهیم و اطلاعات کودک وجود نداشته باشد در این حالت از شکل دهی استفاده میشود، به این صورت که ابتدا درمانگر پاداش را در مقابل پاسخهایی از کودک که حتی شباهت بسیار کمی با پاسخ مورد نظر دارند ارائه میدهد و این عمل بارها و بارها تکرار میشود و هر بار درمانگر فقط رفتارهایی را تقویت میکند که شباهت بیشتری با رفتار هدف دارند و به این طریق به زبان آموزی کودک کمک میکنند.
رویکرد زبان شناسی (یا کشف قواعد پنهانی زبان):
آسیب شناسان گفتار زبان که به رویکرد زبان شناختی توجه دارند معتقدند کودک الگوها و نقشهای اساسی زبان را کشف میکنند به عبارتی کودک آنچه که کلمات وعبارات را به طور معنی دار به هم پیوند میدهد را کشف میکند. دراین رویکرد کودک در معرض الگوها و مدلهای زبانی یا مدل سازی (modeling) قرار میگیرد که خود دارای چندین تکنیک است.
تکنیکهای مربوط به رویکرد زبان شناسی و یابه عبارتی مدل سازی:
- گفتار موازی
- بسط دادن expanding
- تصحیح correction
خود تصحیحی self correction
خودگویی
آموزش خواندن
زبان اشاره
09146590651
دکتر جعفر
معصومی دکترای
تخصصی گفتاردرمانی از دانشگاه تهران
Tabslp.com
https://telegram.me/jafarmasumi
https://www.instagram.com/goftardarmani_tabriz/
https://twitter.com/masumislp